باوری عمیق
  • تاریخ انتشار: ۱۴۰۳/۱۲/۰۹
  • تعداد بازدید: ۱۱۷

باوری عمیق

#دلنوشته

در دل شب های تاریک و روزهای سخت، وقتی که مشکلات زندگی گاهی به سنگینی بر دوش مان فشار می آورند، یادآوری مهربانی خدا همچون نوری است که راه را روشن می کند. مهربانی خدا، در حقیقت، همچون نسیم ملایمی است که در دل پر از تلاطم، آرامش می آورد و به ما یادآوری می کند که هیچ گاه تنها نیستیم.

برای باور به مهربانی خدا، لازم نیست به دنبال شواهدی بزرگ باشیم؛ بلکه باید به جزئیات کوچک و زیبا زندگی توجه کنیم. نگاه به طبیعت، زیبایی های ساده و الهام بخش که در اطراف مان وجود دارد، به ما یادآوری می کند که دستی ناپیدا در این جهان بزرگ مهربانی را هدایت می کند. هر روزی که از خواب بیدار می شویم، فرصتی جدید برای تجربه محبت و نعمت های خداوند داریم.

تجربیات زندگی، هرچند گاهی سخت و دشوار به نظر می آید، نشان دهنده ی این است که خداوند با ماست و هرگز ما را به حال خود رها نمی کند. در عمق مشکلات و چالش ها، ممکن است که سختی ها به نظر بی پایان برسند، اما اگر به یاد داشته باشیم که هر تجربه ای، هر قطره اشک، و هر لحظه دشوار، بخشی از طرح بزرگ تری است که خداوند برای ما دارد، احساس آرامش و اعتماد بیشتری پیدا خواهیم کرد.

مهربانی خدا در محبت های بی پایان اطراف مان، در لبخندهای ساده، در لحظات زیبای زندگی و حتی در آرامش شبانه ی خاموش، جلوه گر است. با باور به اینکه خداوند همیشه در کنار ماست و ما را به محبت و رحمت خود در بر دارد، می توانیم با اطمینان از این که هر چیزی به نفع ما خواهد بود، به جلو برویم.

با یادآوری این محبت بی پایان و تلاش برای دیدن زیبایی های زندگی، می توانیم به باور عمیق تری از مهربانی خدا برسیم. این باور، نیرویی است که ما را در برابر سختی ها قوی تر می کند و در مسیر زندگی، به ما امید و قوت می بخشد.

#لیلا_طاهری نژاد

agent نویسنده: لیلا طاهری نژاد

برچسب ها:
می پسندم (۰) نمی پسندم (۰)
جستجو نوشته ها
سایر نوشته های نویسنده

یوزپلنگانی که با من دویده‌اند
یوزپلنگانی که با من دویده‌اند
‍#معرفی_کتاب #کتاب_خوب_بخوانیم #یوزپلنگانی_که_با_من_دویده‌اند  #نوشته_بیژن_نجدی در ابتدا درباره نویسنده باید بگویم که بیژن نجدی، اهل خاش بود...

داستان روشنای امید
داستان روشنای امید
فصل اول: روزهای تاریک سایه‌ها از دیوار اتاقم بالا می‌رفتند و پایین می‌آمدند. شب و...

معرفی کتاب سیاحت غرب
معرفی کتاب سیاحت غرب
من وقتی نوجوان بودم، دوبار این کتاب را خوانده بودم. در بار اول در حین...

داستان انتخاب‌های قلب
داستان انتخاب‌های قلب
در شهر بزرگی به نام "شهر آرزوها"، زندگی زوجی به نام "سارا" و "امیر" جریان...

ارسال نظر برای «باوری عمیق»

برو بالا