خاطره
  • تاریخ انتشار: ۱۴۰۳/۱۲/۱۰
  • تعداد بازدید: ۱۲۵

خاطره

#خاطره

امروز جمعه 23 شهریورماه است. دلم می خواست خاطره یا یادداشتی بنویسم، تقویم گوشی را باز کردم و دیدم امروز روز جهانی گرامیداشت برنامه نویسان هست.

حالا من هم در این روز خاص، وقتی که جهان در حال جشن گرفتن روز جهانی گرامیداشت برنامه نویسان است تصمیم گرفتم چیزی بنویسم. چون به یاد یکی از مراحل مهم زندگی ام افتادم. چند سال پیش یعنی سال 99 وقتی که تصمیم به یادگیری برنامه نویسی گرفتم، خیلی مشتاق بودم و با انرژی به کلاس های برنامه نویسی در انجمن ناشنوایان رفتم. استاد من، فردی کم شنوا بود که با صبر و دقت به ما آموزش می داد و گفت بابت آموزش پولی از شما نمی گیرم اما قول بدهید تلاش کنید و خوب یاد بگیرید. من این روز عزیز را به استاد ارجمند و گرامیم تبریک می گویم. آن روزها خیلی چیزها را از استادم یاد گرفتم اما چون من شاغل بودم و ساعت 12 و نیم کارم تمام می شد نمی توانستم به موقع به کلاس بروم. کلاس هم ساعت 11 و نیم شروع می شد. بعد از کارم حداقل یکساعت طول می کشید تا به انجمن برسم آن هم گرسنه و تشنه ی و بعضی اوقات که نمی رسیدم، مشکلاتی ایجاد می شد.

من شوق و علاقه به کلاس می رفتم و استادم را دوست داشتم اما هر بار که دیر می رفتم، استاد به من ایراد می گرفت و این باعث شد که بارها و بارها از کلاس جا بمانم. این مساله به شدت ناراحتم می کرد و احساس می کردم که به دلیل این مشکلات نمی توانم برنامه نویسی را یاد بگیرم و دیگر به کلاس نرفتم اما همچنان ناراحت و دلگیر بودم. در این لحظات، دفترچه یادداشتم به من پناه می برد. هر زمان که به برنامه نویسی فکر می کردم و به یاد مشکلاتم می افتادم، دفترچه ام را باز می کردم و با مرور نکات و یادداشت های گذشته، دوباره انرژی و امید به خودم می دادم.

من هر روز به خودم می گفتم « آیا ممکن است که این چالش ها به معنای پایان راه باشد؟ نه، لیلا! این ها فقط موانع هستند. هر بار که دیر به کلاس می رسیدی، فقط یک یادآوری است که باید تلاش بیشتری بکنی. شاید استاد به خاطر تأخیرهای تو عصبانی باشد، اما این دلیل نمی شود که تو هم از ادامه راه منصرف شوی. برنامه نویسی یک هنر و علم است که نیاز به صبر و تلاش دارد. دفترچه یادداشت هایت پر از نکات مهم و کشف های تازه است، هر کلمه ای در آن، یک قدم به جلو است. شاید امروز نتوانی، اما با هر خط کدی که می نویسی و با هر مشکلی که حل می کنی، به هدف نزدیک تر خواهی شد. تو توانایی اش را داری و با خواست خداوند و تلاش بی پایان، روزی به آنچه که می خواهی خواهی رسید.»

و حالا من با وجود تمامی این دشواری ها، هرگز امیدم را از دست ندادم. دوست دارم همچنان به یادگیری ادامه بدهم و به امید روزی که بتوانم برنامه نویس ماهری شوم، با توکل به خداوند منان و تلاش بی وقفه پیش بروم. این تجربه نه تنها به من آموخت که چگونه با چالش ها روبرو شوم، بلکه نشان داد که با امید و پشتکار می توان به اهداف خود دست یافت. امیدوارم که خداوند لطف خود را شامل حال من کند و مرا در راه پیشرفت و یادگیری کمک کند. از خداوند مهربان بی نهایت سپاسگزارم و به امید روزی که بتوانم به یاری او بلند بشوم و موفق باشم.

#لیلا_طاهری_نژاد

agent نویسنده: لیلا طاهری نژاد

برچسب ها:
می پسندم (۰) نمی پسندم (۰)
جستجو نوشته ها
سایر نوشته های نویسنده

قصه‌های کوچک برای بچه‌های کوچک
قصه‌های کوچک برای بچه‌های کوچک
‍#معرفی_کتاب #قصه‌های_کوچک_برای_بچه‌های_کوچک #کوتوله_ناقلا_و_غول_دندان_طلا_و_۴_قصه_دیگر #نویسنده_شکوه_قاسم_نیا #تصویرگر_رویا_بیژنی  کتاب مخصوص ٧ تا ١٢ سال است که می‌توانید آن را...

معرفی همایون شهسوار
معرفی همایون شهسوار
#معرفی_مشاهیر_ایران #همایون_شهسوار   در روز ۱۶ اسفند، یاد و خاطره همایون شهنواز، نویسنده و کارگردان برجسته ایرانی، زنده...

#داستان#رویاها و انتخاب‌ها
#داستان#رویاها و انتخاب‌ها
#داستان #رویاها و انتخاب‌ها      امشب هم مثل هر شب همینجا، یعنی ستاره‌ها بر آسمان می‌درخشیدند، من، لیلا،...

عذرخواهی بک دقیقه‌ای
عذرخواهی بک دقیقه‌ای
‍ ‍ #معرفی_کتاب #نام_کتاب_عذرخواهی_یک_دقیقه_ای #نویسنده: #کن_بلانچارد، #مارگرت_مک_برآید،  #مترجم_عطیه_رفیعی  #انتشارات_لیوسا_1384   خلاصه داستان عذرخواهی یک دقیقه‌ای، کن بلانچارد، نویسنده این کتاب با...

ارسال نظر برای «خاطره »

برو بالا