هرچه داریم امانت‌های خدا هستند
  • تاریخ انتشار: ۱۴۰۰/۰۹/۳۰
  • تعداد بازدید: ۱,۲۷۶

هرچه داریم امانت‌های خدا هستند

چوپانی که بسیار مؤمن بود، در روستای دوری زندگی می کرد. روزی تنها پسر نوجوانِ خویش را بر اثر بیماری از دست داد، اما صبوری کرد. مدتی بعد همسرش بیمار شد و از دنیا رفت ولی چوپان باز هم ناشکری نکرد و از عبادتِ خدا سست و ناامید نشد.

مردم از او درباره این همه صبرش سؤال کردند. او گفت: من صبر و تسلیم را از گوسفندانم آموختم. گوسفندانِ مرا گرگ هم می خورد و من هم می خورم. اما گوسفندانم از دیدنِ گرگ، فراری می شوند ولی از دیدنِ من فرار نمی کنند چون می دانند من برای بزرگ شدن و زندگی آن ها زحمت کشیده ام. با آن ها برای سیر شدنِ شکمشان آواره کوه و بیابان شده ام برای اینکه آنان در امان باشند. شب ها با آن ها بیدار مانده ام و سرما و گرما کشیده ام ولی گرگ هیچ زحمتی برای آن ها نکشیده است.

وقتی پسرم و همسرم را خدا داده بود و او بیشتر از من، آن ها را دوست داشت و برایشان زحمت کشیده بود، پس بعد از گرفتن آن ها من هرگز از خدایِ خود روی برنگردانم و طلب کارش نشوم.

مهم گرفتنِ فرزند و همسرم، از دستِ من نیست، مهم آن است که چه کسی آن ها را از من گرفته باشد.

@Masaf

agent نویسنده: محسن یوسفی

می پسندم (۵) نمی پسندم (۰)
جستجو نوشته ها
سایر نوشته های نویسنده

خلاصه دانش‌ها
خلاصه دانش‌ها
دانشمندی در بیابان به چوپانی رسید و به او گفت: چرا به جای تحصیل علم،...

ذهنت را آرام کن
ذهنت را آرام کن
کشاورزى ساعت گرانبهایش را در انبار علوفه گم کرد. هرچه جست‌وجو کرد، آن را نيافت. از...

مسیر درست کسب علم
مسیر درست کسب علم
به یاد دارم جوانی همیشه نزد پدر می‌آمد و از او می‌خواست در راه معرفت...

اسیر پیش‌فرض‌های خود نباشیم
اسیر پیش‌فرض‌های خود نباشیم
رﻭﺯﯼ ﭘﺴﺮﯼ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﭘﺪﺭ ﺧﻮﺩ ﺳﻮﺍﺭ ﺑﺮ ﻣﺎشینی ﺩﺭ ﺟﺎﺩﻩ‌ﺍﯼ ﭘﺮﭘﯿﭻ ﻭ ﺧﻢ در حال...

ارسال نظر برای «هرچه داریم امانت‌های خدا هستند»

برو بالا