شعر بخوانیم
  • تاریخ انتشار: ۱۴۰۳/۱۱/۲۵
  • تعداد بازدید: ۲۴۶

شعر بخوانیم

گاهی تمامی جهان در دستان ماست اما چشم هایمان در حسرت افقی دورتر بی مهابا می نگرند به سایه های محو داشته هایمان چون گنجی پنهان زیر خاک روزمرگی و ما محوِ خیال نداشته ها سرگردان میان آینه های وارونه آیا این همه رؤیا دردِ بی پایان است؟ یا شاید در تماشای نداشته ها حقیقتی ست که از خود می گریزیم؟

agent نویسنده: لیلا طاهری نژاد

می پسندم (۵) نمی پسندم (۰)
جستجو نوشته ها
سایر نوشته های نویسنده

خاطره
خاطره
#خاطره  امروز جمعه 23 شهریورماه است. دلم می‌خواست خاطره یا یادداشتی بنویسم، تقویم گوشی را باز...

مردی که مدام با چترش بر سرم می‌کوبید
مردی که مدام با چترش بر سرم می‌کوبید
#معرفی_کتاب #کتاب_خوب_بخوانیم #مردی_که_مدام_با_چترش_بر_سرم_می‌کوبید #نویسنده_فرناندو_سورنتینو #ترجمه_شکیبا_غیاثی من این کتاب را از سایت طاقچه خواندم که کتاب ١١...

#شعر
#شعر
#شعر_بخوانیم    با صدایی نرم  باران از فراز آسمان می‌بارد  قطره‌های آن آهنگ حیات می‌سازد  در طوفانی از امید  دل‌ها شاد     زندگی...

حضور
حضور
#دلنوشته  در این لحظات تنهایی و دل‌گرفتگی اگرچه دنیا دور و بی‌رحم شده است اما به...

ارسال نظر برای «شعر بخوانیم»

برو بالا