اینجا مردمانش سادهاند!
قلبم از درد مینالد،
قابهای نور باید افراشت؛
زندگی را،
عشق را،
در دل
باید جستجو کرد
در نگاهی بیآلایش و پاک،
خندههایی چون جویبار،
در سفرهای ساده،
دستهای پرمهر،
ولحظههایی که در کنار هم میرقصند
چون پرچمهای شادی
آن کودکان
سادهاند
اما قلبهایشان
چشمههای خروشان و جاری از عشق
دردها میپوشانند
را با دوستی
و در دل شب،
با هم میسرایند
آوایی دلنشینی
چون پرندگان
زیباییها در سادگی...
توضیحات بیشتر