شعر سکوت و سادگی
  • تاریخ انتشار: ۱۴۰۳/۱۱/۲۶
  • تعداد بازدید: ۳۷۱

شعر سکوت و سادگی

اینجا مردمانش ساده اند!

قلبم از درد می نالد،

قاب های نور باید افراشت؛

زندگی را،

عشق را،

در دل

باید جستجو کرد

در نگاهی بی آلایش و پاک،

خنده هایی چون جویبار،

در سفره ای ساده،

دست های پرمهر،

ولحظه هایی که در کنار هم می رقصند

چون پرچم های شادی

آن کودکان

ساده اند

اما قلب هایشان

چشمه های خروشان و جاری از عشق

دردها می پوشانند

را با دوستی

و در دل شب،

با هم می سرایند

آوایی دلنشینی

چون پرندگان

زیبایی ها در سادگی است؛

و در سکوت صبحگاهان

که خورشید را بیدار می کند

از خواب

و دنیای خفته

رنگ عشق و امید می گیرد

agent نویسنده: لیلا طاهری نژاد

می پسندم (۵) نمی پسندم (۰)
جستجو نوشته ها
سایر نوشته های نویسنده

#جستار#بالش قهوه‌ای
#جستار#بالش قهوه‌ای
#جستار_بخوانیم   من، بالش قهوه‌ای، در این خانه‌ی قدیمی، شاهد داستان‌های بی‌شماری بوده‌ام. هر روز، صاحبم را...

مردی که مدام با چترش بر سرم می‌کوبید
مردی که مدام با چترش بر سرم می‌کوبید
#معرفی_کتاب #کتاب_خوب_بخوانیم #مردی_که_مدام_با_چترش_بر_سرم_می‌کوبید #نویسنده_فرناندو_سورنتینو #ترجمه_شکیبا_غیاثی من این کتاب را از سایت طاقچه خواندم که کتاب ١١...

گربه لوبیاپز
گربه لوبیاپز
‍#معرفی_کتاب  #کتاب_خوب_بخوانیم  #گربه_لوبیاپز #سانجا_چیال #ترجمه_اسماعیل_پورکاظم   داستان ٢١ صفحه است که از سایت طاقچه آن را خواندم. به صورت کودکانه نوشته...

موش و مرد
موش و مرد
- موضوع این کتاب: این داستان درباره‌ی دو دوست به نام‌های جرج و لنی است...

ارسال نظر برای «شعر سکوت و سادگی »
نمایش فرم

نظرات کاربران (0)
    نتیجه‌ای یافت نشد.

برو بالا