جستجو نوشته ها
سایر نوشته های نویسنده

#شعر#تمام ناتمام من
تمام ناتمام من
زمانی که قلمم در عشق میرقصد،
ناتمام من در خواب بیداری میبیند
آوای تو
ای هدیهی...

معرفی کتاب شرم
احساس شرم برای من عادی شده بود. این احساس مثل نتیجهای بود که از شغل...

خاطره
#خاطره_بخوانیم
دو ماه پیش من به مصلا رفتم برای نماز جمعه. روز جمعه بود و هوا...

#شعر
#شعر_بخوانیم
با صدایی نرم
باران از فراز آسمان میبارد
قطرههای آن
آهنگ حیات میسازد
در طوفانی از امید
دلها شاد
زندگی...