شعر #دلتنگی
  • تاریخ انتشار: ۱۴۰۳/۱۰/۲۳
  • تعداد بازدید: ۴۷۰

شعر #دلتنگی

عشق، همان لحظه ای که در دل شب چراغی روشن می کند در قلبم دلتنگی، همان زبانی که در سکوت ندای حضور تو را می شنود من در میان هر لحظه ی بی تو در جستجوی چیزی هستم، چیزی گم شده یک خاطره، یک بوسه، یک کلمه که در کلام ناتمام تو جا مانده و دلتنگی در دل شبانه ام پر می شود عشق تو، در من شعله می زند مثل آتش در درخت خشک هر لحظه، هر نفس، هر یاد تو با منی، حتی وقتی دوری دلتنگی در آغوش عشق می چرخد مثل باد در میان برگ ها اما این دلتنگی، یادآوری است که من و تو همیشه با همیم

agent نویسنده: لیلا طاهری نژاد

می پسندم (۵) نمی پسندم (۰)
جستجو نوشته ها
سایر نوشته های نویسنده

کلمه
کلمه
کلمه نه یک صداست  نه یک حرف نه یک نشانه. کلمه یک جهان است یک...

کودکان غزه
کودکان غزه
بسم الله الرحمن الرحیم   #دلنوشته برای کودکان مظلوم غزه با قلبی آکنده از درد و ناتوانی،...

دلنوشته در آغوش مهربانی
دلنوشته در آغوش مهربانی
در آغوش مهربانی خدا، آرامش دل است   نوری از عشق و رحمت، در هر لحظه ما...

یلدا
یلدا
#دلنوشته_بخوانیم  یلدا، شبی است که بوی مهربانی می‌دهد. در این شب، تاریکی، هرچقدر هم که طولانی...

ارسال نظر برای «شعر #دلتنگی »

برو بالا