گاهی
تمامی جهان در دستان ماست
اما چشمهایمان
در حسرت افقی دورتر
بیمهابا
مینگرند به سایههای محو
داشتههایمان
چون گنجی پنهان
زیر خاک روزمرگی
و ما
محوِ خیال نداشتهها
سرگردان میان آینههای وارونه
آیا اینهمه رؤیا
دردِ بیپایان است؟
یا شاید
در تماشای نداشتهها
حقیقتیست که از خود میگریزیم؟
...
توضیحات بیشتر