به گزارش تیترشهر، بـــاغ کتاب تهـــران 65هزار متر مربـــع زیربنا دارد کـــه 30هـــزار متر مربع آن (بجـــز راهروها، تأسیسات و اداری) فضــــای مفــــید و مسقف نمایشگاهی است. به جــــز این، 25هزار مـتر مربع فضــــای سبــــز روی بام باغ کتاب و 20هــــزار مترمربع فضــــای قابل استفاده در محوطه وجود دارد که در مجمــــوع، فضای قابل اســـتفاده نمایشـــگاهی را تا حدود 70هــــزار متر مربع افزایش می دهــــد. بزرگترین مجموعه مشــــابه داخلـی با بخــــش نمایشگاه دائمی باغ کتاب، شهـر کتاب مـرکـزی تهـران در ســــه طبقـه و 2.500 متر مربع است. کتاب در کشـــور مـــا گرچه از نظر آمـــار تولید بـــا تولید بیش از 65 هزار عنوان کتاب در ســـال و ثبت شدن به عنوان دهمین کشـــور جهــــان در فهرست یونسکو است، اما سقف انتظـــارات از جامعه فرهنگـــی و اصیل ایران و شـــعارهای فرهنگی انقلاب اسلامی به گونه های اســـت که نمی تـــوان و نبایـــد به ایـــن ارقام دلخـــوش بود. کوچک بودن گردش مالی در صنعت نشر کشـور، در مقایسـه با صنایع دیگر، مانع از بروز و ظهور ابزارها و فن آوری های نو، به ویژه در بخش کتاب و کتابخوانی شده است. عام ترین تعریف از سرانه مطالعه میانگین مدت زمان مطالعه یک نفر در یک شبانه روز است.اما لزوماً همیشه این تعریف صادق نیست و می توان به جای مدت زمان از تعداد کتاب های خوانده شده یا تعداد صفحات خوانده شده در طول روز نیز برای تعریف سرانه مطالعه بهره جست. در ساده ترین حالت می توان میزان مطالعه همه افراد یک جامعه را با هم جمع نمود و بر تعداد افراد آن جامعه و تعداد روزهای در نظر گرفته شده تقسیم نمود. برای اندازه گیری، متوسط مطالعه در یک جامعه آماری محاسبه نموده و به تمام جامعه تعمیم می دهند. البته عوامل دیگری نیز همچون تیراژ کتاب ها بر اندازه گیری سرانه مطالعه اثر دارد. پایین بودن سرانه مطالعه بر تولیدات فرهنگی و نویسندگان نیز به صورت عرضه و تقاضا اثر می گذارد. کمیت و کیفیت سرانه مطالعه در ایران، همواره موضوعی برای بحث، شوخی، تحلیل، پژوهش، تمسخر و... در میان بسیاری از ایرانیان بوده است. آمارهایی که تاکنون در این باره منتشر شده چنان متفاوت و دور از هم است که جنبه گروتسک گونه موضوع سرانه مطالعه را تشدید می کند. بگفته روزنامه «دنیای اقتصاد»" گروتسک یک مفهوم رایج در شیوه شناسی طنز ادبی است و به ساده ترین بیان، به معنی اختلاط شوخی و تراژدی به کار می رود." آمارهای مطالعه روزانه در ایران از 2 تا 79 دقیقه متغیر است. به نظر می رسد که این اختلاف عجیب و غریب بیشتر از هر چیز نشان دهنده تقلای برخی مسئولان برای ارائه تصویری بهتر از مطالعه در جامعه از یکسو و تلاش برخی دیگر برای هرچه بیشتر بحرانی تر جلوه دادن واقعیت از سوی دیگر است. بنابراین مطالعه فقط در بین شمار اندکی از ایرانیان جریان دارد و حتی بسیاری از دانش آموزان و دانشجویان نیز جز کتاب درسی، مطالعه دیگری ندارند. متاسفانه نظام آموزشی نیز دانش آموزان را به مطالعه تشویق نمی کند و از سوی دیگر محصولات فرهنگی و کتاب جزو کالاهای لوکس به شمار رفته و در سبد خانوارها قرار ندارد. در این وضعیت کودک و نوجوان فقط برای رفع تکلیف و آن هم از روی اجبار تکالیف درسی را انجام می دهد. از آنجا که مطالعه در دوران کودکی یکی از عناصر اصلی و تاثیرگذار در شکل گیری شخصیت کودک است؛ آشنا کردن کودکان با کتاب و کتابخوانی تاثیر بسزایی در رشد و تکامل هرچه بیشتر کودکان در تمامی ابعاد شخصیت می شود، بنابراین توجه به این مهم موجب تربیت افرادی سالم و در نهایت شکل گیری جامعه سالم خواهد شد.