شعر حق پرستان


شعر حق پرستان

تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۰۲/۰۴

تعداد بازدید: ۱۰۵۴

ثبت کننده: اسماعیل خدمتلو (زنجانی)

الا ای اهل قبرستان،نیستان سلام برمومنان،حق پرستان کجارفت آن هیاهوی،نی یستان به نوبت می روند ازدست ، دوستان زمان خاک قبرستان ، طلا بود مکانش، مرکزو کشت وبنابود زمانی نقطه جنگ وبلا بود که ایامی معدن صلح وصفا بود گلستان با شبستان فرق دارد نگهبان با نکه جان فرق دارد زمستان با می ستان فرق دارد بلا خان با بلا جان فرق دارد زمستان می رود آید بهاری مثال بلبل خوش نقمه های نوشتم(خدملو) خط بماند روزگاری که من رفتم بماند یادگاری

#شعری نو تقدیم عزیزان

می پسندم (۴) نمی پسندم (۱)

ارسال نظر برای «شعر حق پرستان »