جستجو نوشته ها
سایر نوشته های نویسنده

#جستار#بالش قهوهای
#جستار_بخوانیم
من، بالش قهوهای، در این خانهی قدیمی، شاهد داستانهای بیشماری بودهام. هر روز، صاحبم را...

خاطره عید نوروز
#خاطره_بخوانیم
#عید_نوروز
وقتی کوچک بودم یعنی هنوز به مدرسه نمیرفتم، یک روز جشن گرفتیم. من نمیدانستم عید...

ضربه فنی اضطراب
#معرفی_کتاب
#ضربه_فنی_اضطراب
#علیرضا_پرند_فرزاد
نویسنده این کتاب معلم آموزش و پرورش استثنایی استان البرز و ساکن کرج است که...

دلنوشته طبیعت
در دل طبیعت، جایی که نسیم با برگها نجوا میکند و آفتاب به آرامی بر...