چشمان من
  • تاریخ انتشار: ۱۴۰۳/۱۲/۱۰
  • تعداد بازدید: ۳۰۲

چشمان من

#چشمان-من

"زبان چشمان من، مهم ترین قسمت من است. من هر روز با زبان چشمانم، داستان های بی پایان را می نویسم. این چشمان، شاهد همه ی زیبایی ها و تلخی های زندگی من هستند. اولین باری که عشق را در دیدار چشمان یک نفر دیدم، خودم را در دنیایی دوست داشتنی تر از روزهای گذشته دیدم. اما آن روز، همچنین نزدیک ترین دوست من را از دست دادم. تنها چیزی که من را به روزهای بعدی می چسباند، نگاهی است که هرگز فراموش نخواهم کرد.

اگر چشمان من می توانستند صحبت کنند، به شما می گفتند که چقدر زندگی ارزشمند است. چشمان من دیده اند که چگونه یک بچه با لبخندی مهربان، دنیای من را روشن کرد. آنها همچنین شاهد بودند که چگونه زخمی شدم، اما با قدرت خود، دوباره ایستادم. این چشمان، شاهد لحظاتی بودند که گریه کردم، اما همیشه با امید و تلاش، به سمت جلو حرکت کردم.

این چشمان، داستان من را می گویند، داستانی از عشق، امید و پایداری. امیدوارم هرگز دیدار آنها را از دست ندهم، چرا که آنها نقطه ی شروع و پایان داستان زندگی من هستند."

#لیلا_طاهری نژاد

agent نویسنده: لیلا طاهری نژاد

برچسب ها:
می پسندم (۰) نمی پسندم (۰)
جستجو نوشته ها
سایر نوشته های نویسنده

حضور
حضور
#دلنوشته  در این لحظات تنهایی و دل‌گرفتگی اگرچه دنیا دور و بی‌رحم شده است اما به...

داستان سنجدهای خسیس اثر لیلا طاهری‌نژاد
داستان سنجدهای خسیس اثر لیلا طاهری‌نژاد
در خانه نشسته‌ام و به جعبه سنجدها خیره شده‌ام. یادم می‌آید وقتی این سنجدها را...

#شعر#تمام ناتمام من
#شعر#تمام ناتمام من
تمام ناتمام من   زمانی که قلمم در عشق می‌رقصد،   ناتمام من در خواب بیداری می‌بیند   آوای تو ای هدیه‌ی...

معرفی کتاب هیچی هیچی برای خدا
معرفی کتاب هیچی هیچی برای خدا
#معرفی_کتاب  #هیچی_هیچی_برای_خدا #کلر_ژوبرت   کتاب *هیچی هیچی برای خدا* داستان سنجاب کوچولویی است که تصمیمی خاص و متفاوت می‌گیرد؛...

ارسال نظر برای «چشمان من»

برو بالا