در دل طبیعت، جایی که نسیم با برگ ها نجوا می کند و آفتاب به آرامی بر روی دشت ها می درخشد، من ایستاده ام، شاهد عظمتی بی پایان، در سکوتی که فقط با صدای زمزمه رودخانه شکسته می شود. کوه های سر به فلک کشیده، با قامتی استوار و دریاچه ای که مانند آینه ای تمام نما، تصویر آسمان را در خود جای داده است، همه و همه، نقاشی ای زنده از دستان خالق. در اینجا، زمان معنایی دیگر می یابد و هر لحظه، به اندازه یک عمر ارزشمند است. طبیعت، با هر شکوفه، با هر برگ ریزان، داستانی از زندگی و زیبایی را روایت می کند و من، در این لحظات، قدردانی می کنم، از هر رنگ، از هر عطر، از هر صدا، که به من یادآوری می کند، زیبایی در سادگی ها نهفته است، در دل طبیعت.