طنزپرداز از فضاي ناپايداري سخن به ميان مي آورد که در آن انسان تاريخي و انسان تقويمي هر دو در مجموعه اي از قراردادها و نظامات ناگزير پيچيده شده اند که غالبا آن را طبيعي و بديهي و ازلي تلقي مي کنند و فراموش کرده اند که خودشان، اين قراردادها را براي تسهيل ارتباطات فردي و اجتماعي خلق کرده اند و قاعده بازي از آغاز جعلي بوده است. طنزانديش جهان را برهنه مي بيند در سبعيت و چاره ناپذيري اش، اما اگر آن جهان و آدميان محصور در اين روابط را همچنان که مي بيند تصوير کند زهره دران خواهد بود پس مي کوشد که آن بينش هولناک را پوششي ظريف بپوشاند. فاجعه را در لباس لطيفه باز گويد. اين فريفتاري ديگر است، اما از چنين نمودي چاره نيست. طنزپردازان معمولاً تيره بين و تلخ ترين آدميانند که در مواجهه با ديگران کتبا و شفاها به شيريني و سبکساري تظاهر مي کنند.
ادبيات طنزآميز از رخسار روابط و قراردادهاي بي بنيان پرده برمي افکند به خاطر انقلابي در نگاه يا نگاهي به ژرفا.
راستي نگاه چيست؟ و چه چيز است ژرفا و غير آن؟
درباره نويسنده:
جواد مجابي (متولد 22 مهر 1318 در شهر قزوين) شاعر،نويسنده، منتقد ادبي و هنرهاي تجسمي، نقاش، طنزپرداز و روزنامه نگارايراني است. از او آثار متعددي به چاپ رسيده است.
مشخصات کتاب:
نيشخند ايراني: گزينه داستان ها و يادداشت هاي طنزآميز و طرح هاي هجايي كاتب
نويسنده: جواد مجابي
ناشر: انتشارات روزنه
تعداد صفحات : 558
شابک: 978-964-334-108-4